اداره بخش های مختلف وزارت جهادکشاورزی با سرپرستی، بسترساز ناکارآمدی و وارفتگی در انجام وظایف
چهارشنبه 24 آبان 1402
کشاورزی آینده جهان
منصور انصاری
ظاهرا دکتر نیکبخت همچنان اصرار دارد که سازمان گسترده تعاون روستایی کشور به عنوان بازوی نیرومند وزارت جهادکشاورزی در حوزه ارتباط با کشاورزان و امور بازرگانی آنها و مردم، همچنان به صورت سرپرستی اداره شود!
معلوم نیست چرا و به چه دلیل، هادربادی به رغم جنبه های بسیار مثبتی که در حوزه تجربه و اداره امور تعاونی ها دارد و از ویژگی پاک دستی نیز برخوردار است و خوشبختانه، تاکنون حرف و حدیثی پشت سر ایشان شنیده نشده، به عنوان مدیرعامل سازمان مرکزی تعاون روستایی منصوب نمی شود؟
سازمانی که به دلیل گردش هنگفت و غیر قابل شمارش پول در تمامی بخش های آن، می تواند جولانگاه رانت جویان، رانت خواران و فسادانگیزان باشد و به خاطر گستردگی آن، از دیرباز اطراق گاه سیاسیون و نمایندگان رای محور بوده است. در چنین سازمانی، جابجایی، برداشتن و گماشتن مدیران، همیشه و هم اکنون که در آستانه انتخابات مجلس هستیم محل مناقشه و زد و خوردهای ریز و درشت در استان ها، شهرستان ها، شهرها و حتی دهستان ها بوده و هست!
اصولا نه تنها دولت، بلکه هیچ وزارتخانه ای به جز وزارت جهادکشاورزی از چنین تشکیلات گسترده و به اصطلاح مویرگی برخوردار نیست، لذا این سازمان همواره در معرض مطامع و حرص و ولع سیاسیون و سیاست بازان که در به در به دنبال نردبان های ارزان قیمت برای صعود یا دست یابی به منابع مالی آسان می گردند قرار داشته و کانونی برای پیشبرد این اهداف بوده است. با این اوصاف، آیا مصلحت است که آقای وزیر، این سازمان را به مدت 6 ماه بعد از رفتن خود به شیوه سرپرستی رها کند؟ آیا این نوع اداره مدیریتی که وصف آن را در ویدیوی سه دقیقه ای جمعه پنجم آبان ماه 1402 به عنوان «وزارت خانه را با سرپرستی نمی توان اداره کرد» در «کاج پرس» نیز آورده ایم، می تواند با کارآمدی موثر مواجه شود؟
آقای وزیر باید تصمیم عاجل بگیرد؛ یا دکتر هادربادی را به عنوان مدیرعامل ابقاء کند یا فرد پاک دست دیگری با مقبولیت اعضا از داخل این سازمان منصوب نماید. اداره یک سازمان نیمه دولتی با 6 ماه سرپرستی غیر قانونی است، کمااینکه این مدت برای سرپرستی خود وزارت خانه فقط سه ماه است، مگر با حکم بالادستی آن هم به صورت استثناء.
برای آنان که نمی دانند یا می دانند و فراموش کرده اند باید گفت این سازمان دارای:
1- تعداد 2853 شرکت تعاونی روستایی با 331 اتحادیه استانی و شهرستانی و 435 هزار و 436 نفر عضو
2- تعداد 334 شرکت تعاونی زنان روستایی در سطح استان ها و شهرستان ها با 63 هزار و 383 نفر عضو
3- تعداد 1336 شرکت تعاونی تولید با 59 اتحادیه استانی و شهرستانی و 371 هزار و 664 نفر عضو
4- تعداد 12 اتحادیه ملی، 492 اتحادیه استانی و شهرستانی و 6510 شرکت تعاونی
5- تعداد 29 شرکت سهامی زراعی ثبت شده
6- تعداد 387 نظام صنفی کشاورزی شهرستان و 32 نظام صنفی کشاورزی استانی
7- تعداد 355 هزار عضو نظام صنفی و 160 هزار صدور پروانه فعالیت نظام صنفی
8- تعداد 320 انجمن خبرگان کشاورزی در شهرستان ها و 32 کانون خبرگان کشاورزی در استان ها
9- تعداد 241 انجمن هماهنگی و حمایتی در شهرستان ها و 29 کانون هماهنگی و حمایتی در استان ها
و 10- تعداد 1403 تشکل و انجمن تخصصی کشاورزی می باشد.
آیا اداره سازمانی با این گستردگی توسط یک مدیر مطمئن پابرجا نسبت به سرپرستی که جایگاه محکمی ندارد برابر است؟ آیا می توان این پرسش را مطرح کرد که تداوم وضعیت سرپرستی شش ماهه این سازمان گسترده و حساس ناشی از بی توجهی و کم لطفی وزیر نسبت به کشاورزان و روستاییان است؟ گفتنی است نگارنده این سطور طی 6 ماه گذشته و از وقتی که دکتر هادربادی سرپرست سازمان مرکزی تعاون روستایی شده، در هیچ جلسه خصوصی یا عمومی با ایشان تماسی نداشته و حتی یک تلفن هم به وی نزده است. لذا، بحث این مقاله چیزی فراتر از اینهاست؛ این سازمان با نزدیک شدن ایام نوروز، وظایف بسیار حساسی دارد که فقط توسط یک مدیر قاطع با جای پای محکم و در تعامل با رسانه ها می تواند آنها را به سرانجام برساند.
در شبکه های اجتماعی به ما بپیوندید:
