جمعه, ۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

هیاهوی بسیار برای هیچ!

رهیافتی به تعامل یک سویه رسانه های تخصصی کشاورزی با وزارتخانه

هیاهوی بسیار برای هیچ!  رهیافتی به تعامل یک سویه رسانه های تخصصی کشاورزی با وزارتخانه

 

بر خلاف آنچه بعضی همکاران مطبوعاتی در رسانه های تخصصی بخش کشاورزی می گفتند که با وزیر شدن دکتر خاوازی به این دلیل که ایشان فرهیخته است و ضرورت تثبیت موقعیت و تعیین جایگاه این گروه از رسانه ها را بیش از وزرای پیشین تشخیص می دهد و می پذیرد و برنامه ای برای بهبود وضعیت و جایگاه فرهنگ سازی آنها در کنار کارهای دیگرش در دست اجرا دارد و بر آن است دامنه شمارگان و ارتباط آنها را با سراسر استان های کشور به عنوان رسانه های آموزشی ترویجی گسترش دهد، اما با گذشت چندین ماه هنوز خبری از این بحث ها در میان نیست و با مداقه در لا به لای تمام آنچه که وزیر در جلسات متعدد، چه با زیرمجموعه خود، چه با مدیران تشکل های صنفی و چه در بازدیدها و افتتاح پروژه ها و غیر آن داشته، آشکار می شود کوچکترین نظری در این مورد بیان نکرده است!

به یاد داریم، حجتی کمتر از دو ماه بعد از وزیر شدنش در سال 92، نشست مفصلی با حضور سه تن از معاونان خود با مجلات تخصصی بخش کشاورزی برگزار کرد و وعده های بسیاری برای بهبود وضعیت و تعیین جایگاه آنان در عرصه نظام فرهنگ سازی و اطلاع رسانی داد که سازماندهی نشد و در ادامه، از سال 1396 به تدریج این وعده ها را به کلی فراموش و ترجیح داد عرصه را فقط به اخبار و اطلاع رسانی در حوزه عملکردهای وزارت جهاد کشاورزی محدود کند و فرهنگ سازی و ترویج توسط این رسانه ها را کنار گذاشت، گرچه این موضوعات علمی و ترویجی و همچنین مباحث تحلیلی دوران ساز و ماندگار در آرشیو بسیاری از این مجلات و رسانه ها و از جمله خود ما، موجود است. به واقع حجتی در سال های آخر وزارت جهاد کشاورزی و قبل از استعفا، هیچ کار ریشه ای و بنیادینی برای رسانه های تخصصی انجام نداد و هر آنچه انجام گرفته، ابتکار عمل و خلاقیت خود رسانه ها بود.

دکتر خاوازی با انتخاب دکتر والی زاده، شخصیتی تحصیل کرده و پر تلاش که سوابق خوبی در عرصه مطبوعات و رسانه ها و شناخت از ساختار آنها دارد و البته با شناخت کمتر از مجلات تخصصی بخش کشاورزی، این امیدواری را دوباره ایجاد کرد که وزیر بر آن است کاری جدی انجام دهد. ایشان هم در ابتدا در اقدامی بدیع و حسب دوستی قدیمی در حوزه مطبوعات عمومی، مشاوری برای خود از میان مدیران مجلات تخصصی برگزید و طی حکمی این انتصاب را اعلام کرد. گرچه بر آن نیستیم که به مصداق این انتخاب بپردازیم ولی انعکاس آن و شرایطی که این انتخاب در آن صورت گرفت به واقع فضایی از دو دستگی به صورت پنهان و آشکار در میان رسانه های تخصصی اعم از مجلات و یا «برخط» برانگیخت، حتی مقاله یکی از نویسندگان بی طرف در بخش، با عنوان «روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست....» گرچه این شکاف مناقشه برانگیز را تا حدودی ترمیم کرد، ولی عملکردهای بعدی و بعضی امتیازات خاص و تلاش های صورت گرفته برای انحصاری کردن منابع خبری در حوزه رقابت های متداول، که مثلا چه کسی خبر را زودتر زد یا انعکاس داد، دامنه این «مناقشه پنهان و آشکار تضعیف کننده صفوف رسانه های تخصصی» را ضرورتا برجسته کرد و در مسیر واکاوی قرار داد.

به نظر می رسد که انتخاب یک مشاور از سوی سرپرست روابط عمومی با توصیفی که ذکر شد تا آنجا بالا گرفت که وزیر در اولین نشست مطبوعاتی گسترده خود و در جمعی حدود 100 نفر از جمله خبرنگاران در سالن شهید نعمتی جم، در طول گفتگوی خود، با سه بار ذکر نام دو تن از فعالان مطبوعات تخصصی با نگرش های متفاوت و بعضا متضاد در ترکیب با مدیرکل پیشین مرکز روابط عمومی (رئیس فعلی سازمان مرکزی نظام مهندسی کشاورزی) و سرپرست کنونی روابط عمومی یعنی والی زاده، از تشکیل کمیته ای برای سازماندهی سفرهای تخصصی خبرنگاران و مدیران مجلات و رسانه های بخش و تا حدی کشاورزی و مشاوران مطبوعاتی وزیر سخن به میان آورد.

بسیاری از آگاهان در عرصه رسانه های تخصصی کشاورزی، اعلام این نظر وزیر را به نوعی در مقابل انتخاب مشاور مطبوعاتی سرپرست مرکز روابط عمومی و محدود کردن دامنه عمل ایشان قلمداد کردند. در پی این رخداد، سه تا چهار جلسه بر پایه شکاف پنهان ولی عینا موجود در میان رسانه های کشاورزی در سازمان نظام مهندسی کشاورزی و دفتر روابط عمومی وزارتخانه برگزار شد که البته به قرار اطلاع، تاکنون حاصلی مشخص و ملموس برای تعیین جایگاه رسانه های کشاورزی، تعریف تعاملی معنی دار با آنها و حل مشکلاتشان، به ویژه آن دسته که هنوز ادامه حیات می دهند در پی نداشته است و هر چند تلویحا نام این کمیته با ترکیب های متفاوت را «مشاوران وزیر» یا «کمیته اطلاع رسانی» با هدف و مضمون تجزیه و تحلیل مسائل برای ارائه به وزیر نامیدند، اما این جلسات بعد از چهار دوره برگزاری، هنوز در حد بحث بر سر چند موضوع باقی مانده است!

دکتر خاوازی هم که طی مدت وزارت چند ماهه خود، جابجایی های بسیار و بعضا نامتعارف و مسئله دار در درون وزارتخانه انجام داده و نظرات مختلف و متنوعی در مورد مسائل کشاورزی گفته، همچون 6 سال و چند ماه وزارت مهندس حجتی، کوچکترین سیاست، برنامه، راهکار، مصوبه و تبصره ای در مورد وضعیت، جایگاه و نقش رسانه های تخصصی بخش کشاورزی در عرصه اعتلای کشاورزی، نه ارائه داده، نه اعلام کرده و نه حتی چون موارد متعددِ «حرفی» دیگر که می گوید «این یا آن کار باید انجام شود» و آشکار نمی سازد که مخاطب این فرامین کیست، خودش؟ دولت؟ مجلس؟ کارمندان و کارشناسان جهاد کشاورزی؟ مطبوعات؟ و یا مثلا شهرداری، تاکنون حتی «بایدی» هم به سوی رسانه ها پرتاب نکرده است که دلخوش شوند و بگویند: «دیدید وزیر در مورد ما چی گفت؟»! آنچه هم به صورت محدود و جزیی بیان شده، تعارف بوده ولاغیر، یعنی «هیاهوی بسیار برای هیچ»، حال رسانه های تخصصی می مانند و جلسات متعدد و تکراری بر پایه شکافی که هر روز عمیق تر می شود و «چه کار باید بکنیم؟» بر اساس همان مناقشات پنهان بر سر هیچ»!

البته مجلات و پایگاه های خبری، هر کدام بر اساس توانایی های خود مشغول کارهایی هستند تا بتوانند سر پا بمانند. نگارنده بر این باور است، رسانه های تخصصی باید طی ماه های باقیمانده از وزارت دکتر خاوازی، از وزارتخانه فاصله بگیرند و پایگاه های خود را بیش از پیش در میان کشاورزان و بخش خصوصی و بخش های سالم حقیقت جو و دلسوز وزارتخانه در تهران و استان ها و سایر نهادهای مرتبط از جمله مجلس جستجو کنند، زیرا دکتر خاوازی که خود گرفتار هزاران کار انجام نشده است، کاری برای رسانه های تخصصی نخواهد کرد و به واقع عزمش را جزم کرده است این رسانه های مزاحم که نمی خواهند «میرزا بنویس» باشند را کلاً کنار بگذارد. روابط عمومی نیز که در چنبره مخالفت خوانی های وزیر، مشاوران و اطرافیانش گرفتار آمده است، تاکنون قادر نبوده و احتمالا نخواهد بود شرایط بهتری برای فعالیت رسانه های تخصصی و غیر تخصصی فراهم سازد؛ یک روز برای برون رفت از این چنبره، «انتشار نخستین روزنامه دیجیتالی» را اعلام می کند و یک روز دیگر می گوید «روزنامه دیجیتالی نیست، روزنگار داخلی است».

وزیر به دلایل نامشخصی، هنوز والی زاده را به عنوان رئیس مرکز روابط عمومی اعلام نکرده است و با حفظ پست سرپرستی برای ایشان می خواهد این روزنامه نگار مطلع و آگاه به موضوعات خبری را در یک موقعیت سست و لرزان نگه دارد. دکتر خاوازی از این که ایشان کارمند وزارتخانه نیست دلخور است و به نظر می رسد که دنبال بهانه ای برای کنار گذاشتن والی زاده و جایگزینی یکی از نزدیکان خود که کارمند وزارتخانه هم باشد می گردد. این وضعیت نه به نفع کشاورزی مملکت است و نه منجر به اقدامی تعیین کننده برای عمق بخشی در عرصه فرهنگ سازی و اطلاع سانی خواهد شد، به عبارتی، به نظر نمی رسد تغییر معنی داری در وضعیت نامطلوب کنونی رسانه های تخصصی کشاورزی از سوی وزارت جهاد کشاورزی ایجاد شود، مگر برگزاری چند جلسه گزینشی بی حاصل، که به واقع وضع بدتر از گذشته خواهد شد!

فرانک مسعودی

صاحب امتیاز و مدیر مسئول

28/4/99

توضیح نویسنده: گفتنی است این تحلیل ساختاری،24 روز قبل تدوین شده ولی به دلایلی از جمله توجه به بعضی توصیه ها که «وضعیت وزارتخانه چندان مساعد بحث های جدی آشکار ساز نیست» و همچنین برای کشاورزی کشور و استحکام موقعیت وزیر، انتشار نیافت. به واقع نگارنده، توصیه دوستان پیشکسوت مطبوعات را پذیرفت ولی با استعفای دکتر والی زاده به دلیل اصرارش بر نحوه برگزاری روز خبرنگار و قبول این استعفا دو ساعت بعد از ارائه رسمی به وزیر و جایگزینی بلافاصله شخصیتی غیر مطبوعاتی به جای ایشان، البته باز هم با حکم سرپرستی، ضرورت داشت این مقاله گرچه خیلی دیر انتشار یابد زیرا دیگر محافظه کاری جایز نبود و البته بر این باور هستم که نقد صریح سیاست های جاری به نفع وزیر و بسیار بهتر از تمجید و تحسین و مجیزگویی هاست!

 

 

 

  

 

 

33561927783576807403

  

تمامی حقوق مادی معنوی سایت محفوظ است .