احیای 550 هزار هکتار زمین باغی و زراعی
نگینی از الماس در سرزمین سوخته از جنگ
کمتر کسی حتی از میان نسل دوم و سوم کشور هست که نداند مردم خوزستان در جنگ تحمیلی هشتساله چه رنجها که نکشیدند و چه مصائبی که ندیدند. کمتر کسی است که نداند بخش عمدهای از ذخایر نفت و گاز کشور از این خطه رنجکشیده حاصل میشود اما کمتر میدانند که این مردم، از سطح رفاه بایسته و شایستهای برخوردار نیستند، مردمی که پایمردی و مقاومت نشان دادند و 8 سال مشکلات جنگ و خانهبهدوشی را تحمل کردند، سرزمینی که بهترین نوع گندم در آن حاصل میشود، سبزی و صیفی بینظیر و کم مانند به شهرنشینان استانهای مختلف کشور ازجمله تهران عرضه میکنند و روزگاری مقام نخست تولید خرما از آن این استان بوده است.
در چنین فضایی و بعد از سفر مقام معظم رهبری به این استان در سال 1375، موضوع احیای اراضی 550 هزار هکتاری دشتهای خوزستان و ایلام از منابع صندوق توسعه مصوب شد. پیش از آنکه وارد جزئیات اجرایی و تاریخی در این فرایند چندوجهی شویم باید دید آیا این فقط یک طرح عادی کشاورزی برای ایجاد اشتغال و تولید بیشتر و بهتر محصولات کشاورزی است و در چارچوب توسعه کشاورزی پایدار تعریف میشود یا فراتر از این اصول ارزشمند اقتصادی، ابعاد دیگری ازجمله ضرورتهای سیاسی و اجتماعی دارد؟ البته در نگاه نخست به نظر میرسد که یک پروژه کشاورزی است، اما کسانی که راهبردی به مسئله استانی همانند خوزستان نگاه میکنند و ژئوپلیتیک آن را موردتوجه قرار میدهند درمییابند که احیای طرح 550 هزار هکتار زمین در این استان و استان ایلام یک ضرورت سیاسی اجتنابناپذیر است که حتماً باید با نگرش دیپلماسیِ آبهای سرزمینی و هممرزی با کشوری که 8 سال با آن در جنگ بودهایم مورد مداقه قرار گیرد. مردمانی آسیبدیده با سرزمینی سوخته در جنگی تحمیلی که خواسته کشور ما و مردم خوزستان اعم از فارس و عرب و غیر آن نبود.
طرح احیای اراضی 550 هزار هکتاری استان خوزستان در شرایطی است که این استان یکی از استانهای نفتخیز کشور و شاید بزرگترین آنها باشد که به اتکای درآمدهای آن، بخش عمدهای از بودجه کشور تأمین میشود. آیا در یک فرایند چندوجهی سیاسی امنیتی میتوان ساکنان و باشندگان پرتلاشی که داغ جنگ را بیش از سایر استانهای کشور بر جسم و جان و اموال خود دارند به حال خود رها کرد که همچنان محروم و آسیبدیده باقی بمانند؟ شاید به همین دلیل است که معادل ریالی ده میلیارد دلار از صندوق توسعه برای تحقق آماجها و اهداف طرح پیشبینیشده است. در کنار راهبرد اجرایی و مسائل فنی و مهندسی و سیاستها و برنامههای اجرایی در حوزه کشاورزی، الزاماً باید برای این طرح یک پیوست سیاسی نیز که متضمن تحکیم موقعیت آن در دولتهای آینده با هر خطمشی و نوع نگرشی نسبت به اقتصاد کشاورزی باشد، تعریف و در شورای امنیت ملی مصوب گردد. چهبسا فردا روزی، دولتی با ارزیابیهای اقتصادی هزینه و فایده وارد کارزار اجرا و پیگیری شود و باارزش گذاری محصولات کشاورزی حاصل از این طرح، مثلاً واردات جایگزین آنها را با تحلیل «ارزش اقتصادی بهتر» به اجرا بگذارد و غافل از تبعات سیاسی اجتماعی و جلب و جذب مردمان این خطه برای روزهای مبادا که در عالم همجواری و سیاستهای پیچیده جهانی «هیچ دوستی دوست باقی نماند» کما اینکه «هیچ کشور دشمن و مخاصمه گری همچنان دشمن نماند» طرح را از اولویت خارج کند. لذا طرح، بیش از اینکه یک جایگاه اقتصادی در حوزه کشاورزی و ایجاد اشتغال داشته باشد یک ضرورت سیاسی است که ضامن امنیت ملی نیز میباشد. از این منظر باید به طرح 550 هزار هکتاری، چه در استان خوزستان و چه ایلام نگریست. درعینحال یکی از شاخصهای اقتصاد در دنیای کنونی، الزاماً ملاحظات نظامی نیست بلکه به رخ کشیدن پیشرفتهایی در عرصه آبادانی، احیا و دستاوردهایی در این عرصههاست. آگاهان میدانند جدای از شرایط مناسب اقلیم در منطقه کشت و صنعت مغان و پارسآباد، موضوع همجواری مرزی با اتحاد جماهیر شوروی سابق برای توسعه این کشت و صنعتها یک ضرورت و اصل قابلتوجه برای تدوینکنندگان سیاستهای مرزی بود، کما اینکه موضوع جلوگیری از هدر رفت آب در منطقه خدا آفرین و در استان اردبیل ازجمله راهبردهایی است که مدنظر تصمیمگیرندگان کشور قرارگرفته است. لذا باید طرح یک پیوست سیاسی منطقهای داشته باشد که تحقق تمامی اهداف آن تا مرحله توسعه صنایع تکمیلی و تبدیلی با حدت و شدت و جدیت دنبال شود.
در این شماره مجله «صنایع زیرساختهای کشاورزی»، از فرصت فراهمشده توسط معاونت آبوخاک وزارت جهاد کشاورزی و همکاری و هماهنگیهای انجامشده توسط شرکت «جهاد نصر» برای سفر خبرنگاران کشاورزی، رسانههای همگانی و خبرگزاریهای معتبر، همچنین مدیران مجلات و نشریات و روزنامههای کشاورزی استفاده میکنیم تا شاخصهای اصلی این طرح معظم را در قالب آمار و ارقام و تصویر و نمودار و نقشه بهعنوان یک سند مطبوعاتی انعکاس دهیم. این خود شاخصی برای بررسی آینده خواهد بود که کندی، سرعت و یا پیشرفت اجرا به نسبت سالهای آتی چگونه بوده است.
منصور انصاری