یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

احداث طشتک‌های تبخیر با نام سد سازی، ندانم‌کاری تاریخی

 

مقاله درج شده در مرداد 1394

 

 

بدنبال درج مطلبی با عنوان "نقش ممتاز رسانه ها و مجلات تخصصی در تشخیص و تعیین راهبردهای مهم کشاورزی و غفلت دولت ها" با تحلیلی که از توجه دیرهنگام دولت به این راهبردها به نوعی انتقاد مشفقانه کرده بود ، این مطلب هم در اخبار سبز ایران (پاسا) درج شد و هم در مجله شماره 199 صنایع زیرساختهای کشاورزی چاپ شد که واکنش های بسیاری را به دنبال داشت ؛ از جمله یکی از دوستان که در جایگاه استاد اینجانب قراردارد ، گفت: به وضوح خود شما و سایر همکارانتان در برجسته نکردن این راهبردها نیز نقش داشته اید ، نوشته اید و رد شده اید و بر مصادیق و موارد آنها کمتر تاکید کرده اید و براساس آخرین گفته مهندس حجتی با موضوع انتقاد شدید از سدسازی ها ، سدسازی های بیش از حدّ دهه اخیر که غالبا" بیش از فایده در چارچوب منافع ملی زیان داشته اند و باید هزینه ساخت آنها صرف گسترش آبخیزداری شود، اشاره کرد و گفت : بخاطر دارم که شما در یکی از مقالات خود موضوع سدها را به طشتک های تبخیر نوعی ندانم کاری تاریخی تشبیه کرده بودید ، چرا همین بحث ها را مجددا" از طریق پایگاه اخبار سبز ایران (پاسا) که یک ابزار دیجیتالی سریع الانتشار و جاافتاده است باز ارسالی نمی کنید.

ایشان بر نکته ای دست گذاشت که پیش از این در میان خود مجلات تخصصی هم به دلیل اینکه مداوم در جلسات با مسئولان از جمله بعضا" وزیر یا معاونان آنقدر گفته شده بود که دوستان نزدیک در مجلات تخصصی آن را به یک شوخی بدل کرده بودند و با خنده می گفتند ; فلانی طشتک های تبخیر را فراموش نکنی!

حال که وزیر جهادکشاورزی بعد از چندسال به رغم ملاحظاتی که با وزیر نیرو دارند بر این موضوع راهبردی تاکید کرده اند که باید سدسازیها متوقف شود (به نقل مضمون). حال اصل مطلب با طرح روی جلد مربوط به شماره 163 مردادماه 1394 را باز ارسالی می کنیم تا یکبار دیگر تاکید نماییم که مجلات تخصصی کشاورزی در تعیین راهبردهای کشاورزی کشور نقش داشته اند و البته موارد دیگری هم مجددا" درج خواهیم کرد.

گفتنی است در همین شماره 163 مردادماه 1394 ، مقاله پرآوازه «سدی که خوزستان را نابود کند باید تخریب شود» در مورد سد گتوند و یا مقاله «گسترش سدسازی توسعه صنعتی یا زیان ملی» نیز درج شده است.

 

 

163

 

از آنجا که «هشتمین نمایشگاه تکنولوژی زیرساخت‌های کشاورزی» در روزهای پایانی مهرماه آ‌ینده در استان البرز شهرستان کرج برگزار می‌شود، بر آنیم در ماه‌های قبل و بعد از برگزاری این رخداد تعیین کننده به روال سال‌های گذشته در عرصه صرفه جویی آب کشاورزی، بر مباحث اصلی کمبود آب، کاهش سطح آب سفره‌های زیرزمینی و استفاده از سامانه‌های نوین آبیاری تحت فشار که عامل تعیین کننده در افزایش بهره‌وری محصولات کشاورزی و صرفه جویی در مصرف آب است تأکید بیشتری داشته باشیم و به علل و عوامل بحران آب بپردازیم، زیرا همه کارشناسان دلسوز و صادق به خوبی می‌دانند که این نمایشگاه کاملا تخصصی، گرچه در ابعاد ملی و به صورت محدود و با تأکید بر تجهیزات سامانه‌های نوین آبیاری برگزار می‌شود، ولی به تدریج به تکانه‌ای تعیین‌کننده و تأثیرگذار در جلب توجه جامعه کشاورزی به بحران آب تبدیل شد و همچنین نمایندگان مجلس و تصمیم‌گیران و تصمیم سازان اقتصادی را متوجه این موضوع کرد که برداشت، استحصال و مصرف بی رویه از ذخایر آب‌های زیرزمینی، آبهای سطحی و رودخانه‌ها نشانه توسعه و گسترش در کشاورزی نیست، بلکه برعکس، موضوعی بسیار نگران کننده و بحران آفرین است. برگزاری این نمایشگاه طی ده سال گذشته، رسانه‌ها را نیز بر آن داشت که سال به سال در سطح گسترده موضوع کمبود بحران آب را مورد توجه قرار دهند و به توانایی‌های ساخت تجهیزات انواع روش‌های نوین آبیاری در کشور بپردازند و در کنار آن، موضوع ضرورت استفاده از این سامانه‌ها در بالاترین سطوح تصمیم‌گیر کشور به روشنی بیان شد و مورد تأکید قرار گرفت.

امسال در آستانه این رخداد قصد داریم موضوع احداث بی رویه سدهای متعدد در کشور، که با هدف توسعه صنعت و تولید الکتریسته صورت گرفته را مورد نقد و بررسی قرار دهیم، زیرا بسیاری از این سدها که با سرمایه‌گذاری هنگفت ملی احداث شده‌اند هم اکنون یا بازدهی اقتصادی و کارآیی لازم را ندارند و یا به طور کامل از کار افتاده و تعطیل شده‌اند، به واقع نه تنها در زمینه تولید الکتریسیته موفقیتی کسب نکرده اند بلکه عاملی در مسیر نابودی تمدن سرزمینی کشورمان نیز شده اند.

در حالی که اگر بخش بسیار ناچیزی از سرمایه‌گذاری ساخت سدها که نتیجه نهایی آن وضع کنونی کشور است، مصروف تأمین اعتبارات بیشتر برای سامانه‌های نوین آبیاری تحت فشار می‌شد مسلما وضع ما بهتر از الان بود. در مورد سدهای متعدد ساخته شده طی 15 سال گذشته موضوع تا حدود زیادی ساده و نیازی به محاسبه‌های دقیق علمی و ریاضی ندارد. نسبت میزان بارندگی در کشور ما به نسبت میانگین جهانی یک سوم، یعنی 230 میلی متر به نسبت متوسط بارش 700 میلی متر در جهان است. این در شرایطی است که تبخیر آب با توجه به تابش مداوم آفتاب در بیشتر فصول سال به طور متوسط 3 برابر متوسط جهانی یعنی 2000 میلی متر تبخیر در مقابل 700 میلی متر است. در چنین شرایطی سدها غالبا به صورت سطوح صاف صیقلی در مقابل تابش مستقیم آفتاب میزان قابل توجهی از آب خود را در معرض تبخیر قرار می‌دهند و میزان نزولات آسمانی به اندازه‌ای نیست که میزان تبخیر را متعادل کند، به عبارتی سدهای ما در بسیاری موارد به «طشتک‌های تبخیر» تبدیل می‌شوند.

به طور مثال سد کرخه سالیانه 320 میلیون متر مکعب از آب حوضچه خود را به دلیل تبخیر از دست می‌دهد، حال اگر میزان تبخیرِ حدود 350 سدِ دایر موجود کشور که 200 فقره از آنها در زمره سدهای بلند با حوضچه‌های بسیار وسیع هستند را درنظر بگیریم به رقم شگفت آوری می‌رسیم. طبق ارزیابی کارشناسان این میزان تبخیر بالاتر از ده میلیارد متر مکعب آب شیرین مورد نیاز تمامی بخش ها از جمله کشاورزی و صنعت و خانگی است که خود یک فاجعه ملی در شرایط کم آبی کنونی به شمار می‌رود.

شور و شوق و ذوق زدگی بیش از حد در 25 سال گذشته یعنی از دهه 70 تا دو سه سال قبل، موجب شد که سر از پا نشناخته و با قصد توسعه صنعت، بی آنکه مطالعه‌ای در مورد ساخت سد در کشورهای مختلف جهان انجام دهیم شروع به کار سدسازی کنیم. حتی در چشم‌انداز برنامه پنجم، ساخت 600 سد با اعتباری معادل 61 هزار میلیارد تومان پیش بینی شده بود. علاوه بر آن در دهه گذشته رقابت در سدسازی به چشم و هم چشمی میان دولت‌های مستقر و پیشین تبدیل شد که مثلاً تمامی دولت‌های پیشین این تعداد سد ساخته‌اند، ما چند برابر آنان ساخته یا در دست ساخت داریم و در مسابقه‌ای بی سرانجام و در چرخه اینکه هرچه بیشتر بسازیم توسعه یافته‌تر هستیم، دور مسابقه سدسازی را هرچه بیشتر تند کردند، در نتیجه کشوری که از منظر شرق شناسانِ به نام و معروف جهان، هوشمندترین کشور در کشف، حفظ، نگهداری،انتقال، جابجایی و استفاده صحیح از آب و آبدهی به مزارع و حتی تقسیم عالمانه و عادلانه آن در میان مردم، طی 3000 سال تمدن ایران باستان به شمار می‌رفت و از این نظر زبانزد بود، اینک در وضعیتی مخمصه آمیز و بلادفاع در مقابل ویرانی تمدن سرزمینی قرار گرفته است. ما نه تنها به تمدن دیرینه خود در مورد چگونگی استفاده صحیح از آب و ضرورت یا عدم ضرورت ساخت این یا آن سد در این یا آن منطقه جغرافیایی نگاه نکردیم، بلکه بی اعتنا به اتفاقاتی که در دنیا رخ داده است همچنان در شور و هیجان سدسازی باقی مانده‌ایم و هنوز هم قصد نداریم اشتباه تاریخی خود را در مورد بسیاری از سدهای ساخته شده بپذیریم.

نمی‌خواهیم از خود بپرسیم چرا کشور امریکا در یک دوره 13 ساله بالغ بر 430 سد که بازدهی اقتصادی نداشتند و عوارض زیست محیطی ایجاد کرده بودند را تخریب کرد؛ حتی نمی‌خواهیم دقت کنیم که چرا کشور آلمان تعداد قابل توجهی از سدهای بزرگ خود را برچیده است، حال آنکه این کشور با عدم تعادل میان میزان بارندگی و تبخیر بیش از حد مواجه نیست، اما اصرار داریم مثلاً سد میناب در استان هرمزگان با تبخیر بسیار بالا، سد ماشکید در سیستان و بلوچستان که تمامی قنات‌های کشاورزان را خشک کرد و سد لار و دهها مورد دیگر را بدون بررسی در باره ی صرفه اقتصادی آنها همچنان به کار گیریم.

شور بختی آنکه در دولت تدبیر و امید نیز که کارشناسان زبده و صاحب نامی را در عرصه آب کشاورزی و اقتصاد سیاسی برای همکاری به کار گرفته است، به رغم تمامی موضوعات پیش گفته بازهم در لایحه بودجه سال 1394 مطالعه و اجرای سد مخزنی «فینسک» و «شیو» در جدول شماره 19، صفحه 231 و 232 در کنار مطالعه و احداث سدهای چسب، شهرک، گوجه قیا، قلعه چای، انگوران چای، سجاد رود، منظور شده است. این درحالی است که بودجه و اعتباری کافیبرای گسترش سامانه‌های نوین آبیاری، آب رسانی، بهره‌گیری از سامانه‌های هوشمند و مدرن آبیاری مزارع و دهها مورد کوچک و بزرگ دیگر در عرصه آبخیزداری و تغذیه آب سفره‌های زیرزمینی یا دشت‌هایی که در حال نابودی هستند اختصاص نداده‌ایم.

منصور انصاری

 

 

 

  

 

 

33561927783576807403

  

تمامی حقوق مادی معنوی سایت محفوظ است .