پنجشنبه, ۰۹ فروردین ۱۴۰۳

مذاکرات وین، دو دیدگاه دو راهکار

 

 

کاج پرس - 14/ 09/ 1400

صحنه سیاسی جامعه ایران در ارتباط با رخداد پیش رو و در حال وقوع، در مورد گفتگوهای وین از دو دیدگاه متاثر است؛ یک دیدگاه و طیف زیرمجموعه مرتبط با آن با درجات مختلف می گوید تثبیت وضعیت معیشت مردم و بهبود آن، همچنین دست یابی به رشد اقتصادی در کشور و حتی شکوفایی آن، هیچ ارتباط یا کمترین ارتباط با مداکرات وین در هتل توبورگ دارد و نتیجه این گفتگوها هر چه که باشد ارتباطی به نامناسب بودن وضعیت کنونی اقتصاد و بازرگانی کشور ندارد.

ریشه های این نابسامانی که تقریبا همه نهادهای قدرت اعم از فرادست، مجلس، جناح های سیاسی و حتی بعضا بخش هایی از دولت به آن اذعان و اعتراف دارند ناشی از ندانم کاری، ضعف مدیریت و حتی سوء استفاده بعضی وزرا و مسئولان دولت پیشین بوده است که با تغییر شیوه مدیریت، جابجا کردن افراد و اجماع میان بخش های مختلف اقتصادی در دولت جدیدو همراه کردن مجلس می توان به تورم و بحران دامنه دار کنونی خاتمه داد، رفاه عمومی برای مردم ایجاد کرد و برای تکمیل این پروژه می توان به گسترش مناسبات بازرگانی و مبادلات اقتصادی و حتی تهاتری با بسیاری از کشورهای منطقه و بعضی کشورهای دوردست متوسل شد.

پس روند کند، تند یا تعلل و بی تفاوتی و چگونگی انجام مذاکرات وین موسوم به برجام را می توان بدون ارتباط باوضعیت معیشت و شرایط نامطلوب اقتصادی کنونی، از موضع قدرت با هدف به زانو درآوردن غرب و در راس آن آمریکا، هر چند هم طول بکشد دنبال کرد.

این دیدگاه و طرفداران آن در ساختار قدرت و در میان تعدادی از مطبوعات وابسته به آنها، با تحلیل خود تلویحا بر این باورند که ما در یک اقتصاد جنگی هستیم و جنگ اقتصادی غرب به رهبری آمریکابرای مقابله با ایران را متفاوت از آن می دانند. به عبارتی، تمام ساز و کارهای اجرایی را هم نه بر اساس یک جنگ اقتصادی از جمله تحریم ها و محددیت های بانکی، بلکه بر اساس و پایه یک اقتصاد جنگی تعریف و سازماندهی کرده اند.

برپایی قرارگاه های مختلف امنیت غذایی و تلاش جدی برای تامین کالاهای اساسی از هر طریق و به هر شکل البته با ارز ارزان4200 تومانی دولتی، از جمله واردات گوشت مرغ و تخم مرغ از ترکیه یا کالاهایی مانند برنج،وانواع روغنهای خام و تصفیه نــشده یا حدود 9 میلیون تن گندم، برگرفته از این راهبرد نظامی است.

در کنار این دیدگاه، نگرشی دیگر بر مناسبات سیاسی و اجتماعی کشوروجود دارد وکم وبیش سایه انداخته که بر این باور است در ادامه مناقشات مرتبط به فعالیت های هسته ای ایران، غرب یک جنگ اقتصادی را با کشور به راه اندخته و ابزارهایی چون تحریم ها، مسدود کردن حساب های بانکی و ایجاد مانع برای هر گونه نقل و انتقال ارز در تمامی بانک های جهان، جلوگیری از فروش کالاهای راهبردی حتی برای صنایع و تجهیزات بیمارستانی از سوی غرب یا غیر غرب به ایران و برعکس و بسیاری موارد دیگر از مصادیق این جنگ اقتصادی است که به طور مدام، مستمر و بلاوقفه پیگیری و نظارت می شود.

فرمانده ستاد این جنگ اقتصادی آمریکا، به ویژه جمهوری خواهان هستند و نقش ژنرال کنت مکنزی، فرمانده منطقه ای سنتکام تا این لحظه در حد پاس بخشی و بدون اقدام نظامی بوده است.

این دیدگاه که کاملا متفاوت و حتی متناقض بادیدگاه اول است می گوید؛ باید ابزارهای موثر جنگ اقتصادی که جدی ترین ضربات را بر کشور وارد ساخته و خواهد ساخت از بین برد و راهکار آن به نتیجه رسانیدن مذاکرات وین موسوم به برجام پس از شیش ماه وقفه می با شد که هم اکنون در هتل توبورگ در حال انجام است .

دولت قبلی یعنی دوازدهم، تلاش بسیاری کرد که سند نهایی این توافق را به رغم کمبودها و نارسایی هایی که داشت امضا کند و به گفته آگاهان، در 85 تا 90 درصد متن توافق و کلمات و جملات آن طی مذاکرات طولانی به نتیجه رسیده بود که در ماه های پایانی با هدف به نتیجه رسانیدن آن توسط دولت سیزدهم متوقف شد و تلاش های روحانی رئیس جمهور، ظریف و عراقچی با این تفسیر که امضا کنندگان نباید این شخصیت ها باشند به تعویق افتاد.

حال این مذاکرات بعد از وقفه ای طولانی در شرایط نبرد سخت و طاقت فرسا و سنگین دیپلماسی توسط یک هیات 40 نفره از سوی ایران در هتل معروف توبورگ در جریان است و در شرایطی که نیاز مبرم به آتشبارهای سنگین ضد آتش از سوی آمادگاه اصلی در داخل کشور وجود دارد، این دو دیدگاه به نسبت های مختلف بروز و ظهور یافته اند.

بر اساس آنچه گفته شد، عده ای در جهت آنچه منافع جناح خود است و آن را مصالح اسلام و مسلمین می نامند، می کوشند و اصرار می ورزند که مجددا بگویند تامین معیشت مردم و حل دشواری های اقتصاد ملی و تورم های فزاینده هیچ ربطی به پیشرفت یا تعلل در مذاکرات وین ندارند و حتی بدون مقدمه، طرح های رویای دلپسند رشد 8 درصدی در اقتصاد را جار می زنند تا پشت جبهه ای قوی برای مذاکرات را به گمان و باور خود فراهم سازند بی آنکه فکر کنند اگر این تقویت مبتنی بر واقعیت نباشد، ممـــکن است رزمندگان دیپلماسی در صف مقدم را در جایگاه آسیب پذیری قرار دهند.

اگر این دیدگاه قوت بگیرد و به این باور تبدیل شود که بدون لغو تحریم ها و آزاد شدن پول های مسدود شده، می شود اقتصاد کلان را به وضعیت مطلوبی رسانید، چه بســا موجب شود برای مذاکره کنندگان یا کسانی که خط اصلی را می دهند اتخاذ این تاکتیک قطعی شود که بی محابا تا می توانند به پیش روی ادامه دهند تا مرتفع ترین مواضع و خاکریزهای دشمن را تسخیر کنند بی آنکه در این "تک"، اطمینان کافی داشته باشند که از آتشبارهای ضد آتش برخوردار خواهند بود یا خیر!وبا پاتکی مواجه نخواهند بود.

این نگاه حتی بر این باور است که این مذاکرات می تواند از یک ساختار دیپلماتیک متکی بر واقعیات آشکار و پنهان صف بندی قوای جهانی، به عرصه ای از مقاومت شخصی و پایداری شخصیت های مذاکره کننده که البته برای افکار عمومی غیر تخصصی پر جاذبه است، تبدیل شود.

البته در طول تاریخ، این شگرد اداره امور دیپلماسی کلان مذاکره، در موارد بسیار استثنایی و با تئوری «بلوف» یا تهدید بدون پشتوانه، آن هم در شرایطی که طرف مقابل دست شما را نخوانده باشد موفق بوده است، اما باید این احتمال را هم بدهیم که با اصرار بر اینکه می توان با مسدود بودن دلارها و حسابهای بانکی و تحریم های مختلف ظالمانه و با اتکا به مناسبات اقتصادی و بازرگانی تهاتری چند کشور بزرگ و کوچک منطقه یا دور دست که یارای مقاومت در مقابل اجماع و صف بندی کشورهای غربی به هژمونی آمریکا را ندارند، ممکن است بی آنکه بخواهیم، مذاکرات وین را در «دام چاله» تصورهای بی پشتوانه فروغلطانیم!

خوب است گفته آید، گرچه دیپلماسی خود یک ترفند است و ضریب این ترفند در مذاکره های مخاصمه آمیز حدت و شدت بیشتری دارد، اما در عرصه کنونی که تمام کشورها از اوضاع و احوال کشورهایی که با آنها سر و کار دارند مطلع هستند و می توانند وضعیت خوب یا نامطلوب آنها را با اطلاعاتی که غالبا می توانند به دست آورند، تجزیه و تحلیل کنند، نسبت به 50 سال پیش کاربرد کمتری دارد، یعنی ترفند های دیپلماتیک در سایه چگونگی صف بندی قوا ،کارآیی موثر خود را از دست داده و آنچه در صحنه روابط و مناسبات بین المللی و مذاکراتی همچون مذاکرات وین، قابل اتکا و تعیین کننده است آرایش قوا و صف بندی میان کشورهاست.

اگر در یک صف بندی قرار بگیری که آرایش سمت چپ و راست شما کشورهایی چون چین و شوروی، یا مثلا عراق و سوریه، یا منافع زودگذر این یا آن کشور همسایه یا بسیار دوردست باشد، قادر نخواهی بود در یک دیپلماسی خلاق موفق شوی، زیرا با اولین تهاجم دیپلماتیک از سوی صف بندی متقابل در صحنه اصلی میدان نبرد، بی آنکه بدانی کی و کجا و چگونه، به یکباره خود را روبروی دشمن، تنها خواهی دید و البته این آن چیزی نیست که سیاستمداران هوشمندو خردمند کشور ما بخواهند!

در عین حال، حکمت سیاسی نیز اگر با تأمل و بدون عصبیت از اینکه آمریکا ظالم و ستمگر است و کشورهای اروپایی نیز از جنس این کشور هستند بیندیشد و سعی کند مذاکرات را گــام به گام، موقت و مقطعی با همراه کردن تدریجی بسیاری از کشورهای جهان به حقیقت پیش ببرد، موفق تر خواهد بود.

سیاست همه یا هیچ، نباید هم تاکتیک باشد هم استراتژی، بلکه در یک فرایند تاکتیکی و هم روند با تغییرات اجتناب ناپذیر جهانی می تواند با تطبیق حکیمانه این مذاکرات به نفع منافع ملی، اداره و به نتایج و دستاوردهای خوبی برسد.

منصور انصاری

پژوهشگر سیاسی اقتصادی

------------------------------------

به شبکه های اجتماعی ما بپیوندید:

کانال تلگرام: http://www.t.me/kajpress00

پیج اینستاگرام: https://www.instagram.com/kajpress00

 

 

 

  

 

 

33561927783576807403

  

تمامی حقوق مادی معنوی سایت محفوظ است .