نظام مهندسی کشاورزی؛
موفقیت ها، موانع تحول و عوامل توسعه نیافتگی!
رخداد مهم گردهمایی بالغبر 1400 مهندس از تمامی استانهای کشور آشکار ساخت سازمان نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور با مدیریت دکتر شاهرخ رمضان نژاد در آستانه تحولی تعیینکننده در چارچوب فعالیتهای خود و بهتبع آن در عرصه کشاورزی کشور قرار گرفته است.
این رخداد که روز شنبه 4 اسفندماه و در سالن بزرگ همایشهای برج میلاد برگزار شد، ازنظر کمیت و کیفیت با سالهای گذشته کاملاً متفاوت بود و بر نوعی تفکر منبعث از بازآفرینی و تجمیع نیروی انسانی این سازمان بهعنوان سرمایه اصلی خود تأکید داشت؛ دعوت و تجلیل از مادر شهید مهندس کمالالدین کامروا به نمایندگی از میان شهدای بسیار مهندسان کشاورزی، حضور اولین عضو سازمان نظاممهندسی به کارت شماره یک، روسای پیشین این سازمان از بدو تأسیس تاکنون، مهندس جلالی، موحدی، کبیری و شخصیتهای شورای مرکزی این سازمان از سوی نهادهای مختلف دولتی و حکومتی، دکتر امیدی از معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری و نهایتاً مهندس حجتی و تعدادی از معاونان ایشان ازجمله دکتر بخشنده و بسیاری از مدیران کل وزارت جهاد کشاورزی، دکتر زالی و دکتر آهوان منش بهعنوان شخصیتهای علمی، خبرنگاران و مدیران مسئول نشریات تخصصی، افتتاح شبکه اینترنتی کشاورزی پلاس، رونمایی از اولین شرکت خدمات غیردولتی، تهیه، تدوین و تنظیم سرود اختصاصی نظاممهندسی کشاورزی با مضمونی عمیق در رابطه با نقش دانش در پارادایم جدید کشاورزی و تصاویری حرفهای و امیدبخش از کشاورزی مدرن برای اولین بار در کشور، حضور بالغبر 1400 مهندس جوان، میانسال و پیر بهعنوان نمایندگان نظامهای کشاورزی در سراسر کشور که برعکس بیشتر گردهماییهایی ازایندست، قبراق، مشتاق، پرتحرک و شاداب بودند و روی صندلیها چرت نمیزدند، همه در یک همایش نیم روزه گویای همین واقعیت بود.
نقد بیتعارف روند آتی نظاممهندسی کشاورزی
با همه این تعریف و توصیف که بستر واقعی داشتند، باید روند آتی این سازمان را بدون تعارف و دوستیها آسیبشناسی و نقد کرد تا فقط به این دستاوردها اکتفا نشود.
توصیف دوگانگی در ماهیت سازمان نظاممهندسی کشاورزی
از یکسو شاهرخ رمضان نژاد، مدیریت جدید این سازمان با حکم بالاترین مقام اجرایی مملکت یعنی رئیسجمهور و با تائید وزیر جهاد کشاورزی عهدهدار ریاست این سازمان میشود و از سوی دیگر چون دارای یک بدنه تشکیلاتی مردمی و بالغبر 250 هزار نفر عضو رسمی و غیررسمی (طبق گفته خودشان)، از سراسر کشور است، میبایست علاوه بر حل مشکلات صنفی این نیروی عظیم تخصصی، آنان را در عرصه تولید سازماندهی و جایگاهی تعیینکننده در توسعه پایدار کشاورزی دانشبنیان برای خود کسب کند. این ساختار دوگانه، سازمان نظاممهندسی را در حوزه اجرا، برنامهریزی و سیاستگذاری با تناقض مضمونی مواجه خواهد کرد و به زبان ساده؛ سازمانهایی ازایندست در میان منافع و ملاحظات دولتی با مصالح صنفی و تخصصی گروهی عظیم از متخصصان که چهبسا سیاست، برنامه و حرکتهایی متفاوت از سیاستهای متعارف دولت داشته باشند گرفتار خواهد شد.
تضاد منافع و دیدگاه
شاید با حرف و شعار بتوان این شرایط متناقض در منافع و دیدگاه را باهم تطبیق داد ولی در اجرا و عمل، حتماً تضاد رخ خواهد داد که درنهایت هم حرف دولت پیش خواهد رفت. درواقع این پرسش مطرح است که آیا این سازمان نیمهدولتی، ابزاری برای دولت است یا محل امیدواری برای مهندسان کشاورزی بیکار و رهاشده، بدون درآمدی کافی که در شان و کرامت آنان باشد؟ گرچه چالش اصلی این سازمان یعنی ایجاد شغل با آماج دولت یعنی کاهش میزان بیکاری مطابقت دارد اما بدون حل این مشکل اساسی و ریشهای نمیتوان سخنی درباره انسجام، همسویی، رهبری و هدایت این 250 هزار نفر به میان آورد.
رانت صدور پروانه چارهساز نیست
اعطای رانت صدور پروانه برای تولیدکنندگان به این سازمان و یا افزایش تعرفههای مرتبط، نهتنها شغلی ایجاد نمیکند بلکه تولید را پرهزینهتر و با موانع بوروکراسی بیشتر مواجه میسازد.
عدم حضور در شوراهای تصمیم گیر و تصمیمساز
از سوی دیگر این سازمان که برآمدی کشوری و سراسری دارد، از جایگاهی ملی در نهادها و شوراهای تصمیمگیری برخوردار نیست و نمیتواند متناسب با وزنی که دارد اثری بر تصمیمات اقتصادی، بازرگانی و سیاسی مرتبط با سرنوشت کشاورزی، کشاورزان و وضعیت شغلی 250 هزار عضو خود داشته باشد.
حزب یا سازمان نظاممهندسی!
خطر دیگری که در کمین این تشکل سراسری است، تبدیل شدن به یک نهاد سیاسی جناحی معطوف به قدرت است یا در مسیر مطامع جناحهای سیاسی از اهداف صنفی خود دور شود. این خطر وقتی ملموس میشود که سازمان نظاممهندسی کشاورزی سمتوسوی یکسان و منسجم به خود بگیرد.
تعمق در سرنوشت برخی تشکلهای سراسری کشاورزی که بهتدریج از یک ماهیت مردمنهاد، به خاطر حضور در دولت، استحاله یافتند، بهگونهای که سخنی در دفاع از هیچ موضوع مهم مبتلابه کشاورزی کشور به میان نمیآورند، درسآموز است.
دوری از تولید و بیگانگی با کشاورزان
چهارمین موضوع مورد انتقاد به این سازمان دوری آن از تولید است. بهعبارتدیگر، بخش عمدهای از این 250 هزار نفر، بهویژه آن دسته که در تولید محصولات کشاورزی فعالیت شغلی ندارند، اگر به هر دلیلی دست از کار بکشند برای تولید اتفاقی نخواهد افتاد، یعنی کارشناسان دولتی کشاورزی حسب وظایف خود و حقوقی که از دولت میگیرند میتوانند راهنمای عمل کشاورزان باشند، کما اینکه در وجه غالب، هنوز همین مهندسان دولتی هستند که در متن کشاورزی و در کنار کشاورزان قرار دارند. سازمان نظاممهندسی کشاورزی خارج از آمار دولتی، آمار دیگری مبنی بر حضور اعضای خود در فعالیتهای کشاورزی بخش خصوصی ارائه نداده است.
کارآفرینی و آموزشهای نوین برای مهندسان
سازمان نظاممهندسی باید با ایجاد کارآفرینی توسط اعضا و ایجاد نهادهای تولیدی بازرگانی در کلیه استانها، اعضای خود را وارد تولید یا در کنار تولیدکنندگان قرار دهد. مجموعه مهندسان کشاورزی، چه قدیمیها و چه آنان که جدیداً فارغالتحصیل شدهاند باید با دانش روز بیشتر آشنا شوند، بهجز این، شعار دانشمحوری نمیتواند عرصه فعالیت جدیدی برای آنان در پارادایم نوین کشاورزی فراهم سازد.
برای هر مهندس کشاورزی، در شرایط کنونی که کشاورزی به ناگزیر سمتوسوی اقتصادی یافته و از کشاورزی معیشتی فاصله گرفته و میگیرد، شناخت بیشتر از شیوههای نوین در زراعت، باغبانی، سامانههای نوین آبیاری، دامپروری و دهها موضوع دیگر، فراتر از آنچه هماکنون در چارچوب سیاستهای دولتی اعلام و ترویج میشود الزامی است که باور کشاورزان به دانش آنان افزون شود و قادر باشند در همان برخورد اول ایجاد اعتماد کنند.
اعلام نظر شجاعانه در مورد قوانین ناکارآمد
حضور سازمان نظاممهندسی کشاورزی با اعلام موضع قطعی، در عرصه رخدادهای مهم کشاورزی بهویژه قوانین، مقررات، لوایح دولتی یا سیاستهای رسمی الزامی است. متأسفانه تاکنون از سوی این صنف نیمهدولتی نیمهخصوصی، هیچ موضع مخالف و یا موافق با قوانین و مقررات تصویب شده یا لوایحی که دولت به مجلس برده یا میبرد در هیچ نشریه یا رسانهای ثبت و ضبط نشده، انگار این سازمان مرتبط به کشاورزی اصلاً وجود نداشته است.
اگر این نهاد نیمه صنفی در بخش تولید، بازرگانی، کارآفرینی یا ایجاد اشتغال فعال نباشد، در مورد تصمیمات مرتبط با کشاورزی و سرنوشت اعضایش اعلام نظر نکند و فکر و ذکرش صدور پروانه و گرفتن مبلغی باشد به هیچ کجا نمیرسد!
ضرورت سخن گفتن فراتر از سیاستهای جاری
جای دانش محض، غالباً و الزاماً در دانشگاههاست و «دانشبنیانی» از مراکز علمی سرچشمه میگیرد، اما یک نهاد صنفی با ادعای 250 هزار عضو وقتی میتواند اثر انگشت خود را بر سیر تحولات و رخدادهای کشاورزی بگذارد که فراتر از سیاستهای اجرایی جاری و متعارف دولتی سخن بگوید؛ اگر مثلاً شیوه آبیاری ما ناکارآمد و شکست خورده است باید با شجاعت و صراحت اعلام کند؛ بیان آمارهای خودساخته و تأکید بر آنان بهعنوان دستاورد، کار دولت است، سازمان باید مسیر طی شده در این عرصه را نقد و بازبینی کند.
بههرحال، آنچه در روز چهارم اسفندماه در سالن همایشهای برج میلاد رخ داد را به حساب توانمندیهای دکتر رمضان نژاد و دایره وسیع ارتباطاتش در کنار حمایتهای وزارتخانه میگذاریم که البته ایشان با تواضع و فروتنی همه را به پای 250 هزار عضو سازمان گذاشت.
پوسته ای که باید شکسته شد
بهواقع این رخداد، نوعی مدیریت خلاق بود که سازمان نظاممهندسی کشاورزی و منابع طبیعی را به این برآمد برجسته و قابلملاحظه ملی رسانید؛ بازآفرینی تواناییهای بالقوه و نهفته در تشکیلات سازمان طی 50 روزی که مدیریت آن را دکتر رمضان نژاد بر عهده گرفته بود، بهجز این، سازمان همان نهاد قبلی بود. این برنامه نیم روزه موفق هم که خود میتواند و ممکن است نمدی برای کلاه عدهای رفیق نیمه راه داشته باشد، اگر در محتوا و مضمون و ساختار تشکیلاتی خود دگرگونیهایی که به بخشی از آنها اشاره شد نپردازد، پایداری نخواهد داشت، پوسته این مجموعه 250 هزار نفری که بوی کهنگی و درجا زدن میدهد باید با محتوایی متفاوت شکسته شود.
حتماً اولین حضور سازمان نظاممهندسی و منابع طبیعی بعدازاین رخداد اعلام نظر در مورد بودجه در دست تصویب مجلس در بخشهای کشاورزی آن باشد.
منصور انصاری
97.8.12