شنبه, ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سرنوشت ناگزیر؛ قبرستان ادوات و ماشین های کشاورزی

ما کشاورزان را صاحب ادوات و تراکتور کردیم ولی کشاورزی را مکانیزه نکردیم!

 

ansar

 

بعد از گذشت 6 سال از وزارت مهندس حجتی، حق آنست جدا از تلاش های عملی ایشان در سرکشی مداوم از مزارع و باغات، واحدهای دامداری و مرغداری، پرورش ماهی و انواع و اقسام سامانه های آبیاری و گلخانه ای و افتتاح بسیاری از پروژه های کوچک و بزرگ در سراسر ایران، نگاهی متفاوت به نتایج سیاست های کلی وزارت جهاد کشاورزی در زمینه های مختلف بیاندازیم و مثلا بپرسیم آیا وزارت جهاد کشاورزی در مکانیزه کردن کشاورزی کشور به رغم اینکه جزء اولویت ها بوده و بی سابقه ترین اعتبارات ارزان قیمت به صورت وام و تسهیلات برای آن کسب شده، موفق بوده است؟ آیا ما توانسته ایم کشاورزی کشور را در حد همین رقم تسهیلات مکانیزه کنیم؟

 

 

برای پاسخ عمیق به این پرسش تعیین کننده باید گفت این اتفاق در حدی قابل اتکا رخ نداده است و سیاست حاکم بر مکانیزاسیون کشاورزی کشور معطوف به گسترش فن آوری و تامین نیاز واقعی زراعت، باغبانی، تولیدات دام و طیور و ارتقاء سطوح مختلف آموزش و دانش کشاورزان در اقالیم گوناگون نبوده است و در حال حاضر به دشواری بتوان سخنی از افزایش بهره وری و مکانیزه کردن کشاورزی به میان آورد.

 

مسلما" وجود یک ماشین کشاورزی اعم از تراکتور، کمباین و سایر ادوات و ابزارهای تولید در قیاس با تولید سنتی و معیشتی، بهره وری را افزایش داده و خواهد داد ولی در عرصه یک کشاورزی اقتصادی و رقابتی و با توجه به محدویت آب و خاک، الزام وجود یک یا چند تراکتور در یک واحد تولیدی نمی تواند مفهوم مکانیزه کردن کشاورزی متناسب با پیشرفت در دنیای کنونی باشد. متاسفانه سیاست های سال های گذشته دولت در قالب وزارت جهاد کشاورزی و مرکز مکانیزاسیون کشاورزی کشور از پیشرفت های موجود در دنیا عقب مانده است، حال آنکه ما با اعتباری در حدود 7 هزار میلیارد تومان که مدام از عدد آن به عنوان یک دستاورد یاد می کنیم می توانستیم انقلابی در کشاورزی مکانیزه و مدرن کشور ایجاد کنیم، اما در یک سطح محدود درجا زدیم و این اتفاق رخ نداد.

 

نگرش فن گرایانه در قالب سیاستی پوپولیستی به رفع نیاز و جلب رضایت آحاد کشاورزان محدود شد، این بی توجهی تاسف بار بر مدرن سازی فرایندهای مختلف تولیدات کشاورزی که حرف امروز دنیاست غلبه کرد و شعار «به امید روزی که هر کشاورز یک تراکتور داشته باشد»، محور مکانیزه کردن کشاورزی کشور قرار گرفت.

 

در راس مکانیزاسیون کشاورزی کشور نیز یک دید جامع نگر وجود نداشت که مکانیزاسیون را بر اساس اقلیم، بهره وری بیشتر و حتی الگوی کشت، میزان سطح زیر کشت کشاورزان، نوع محصول و بهره وری در واحد سطح با تمایز کشاورزی دیم و آبی نگاه و برایش راهبردی الزام آور تعریف کند، فریادهای خفته در گلوی مهندس عباس کشاورز معاون وزیر نیز در این عرصه کارساز نبود، وزیر تمام تلاش خستگی ناپذیر خود را برای تامین اعتبارات خطوط 4 گانه با بهره کم از بانک کشاورزی متمرکز کرد و اعتبارات تخصیصی جذب شده یا در حال جذب، بیش از نتیجه کار مکانیزاسیون در عرصه کشاورزی برایش مهم بود، کمااینکه هیچ مطالعه و تحقیق جدی و علمی در بررسی این همه اعتبار برای تحقق مکانیزاسیون کشاورزی صورت نگرفت که دریابیم کجای کار هستیم!

لذا این انحراف تاریخی به وجود آمد که به تکنولوژی های برتر، متنوع و به روز دنیا در عرصه ماشین ها و ادوات و دستگاه های مدرن برداشت صیفی و سبزی توجهی نشد؛ سطح تکنولوژی و مکانیزاسیون کشاورزی کشور در حدی پایین باقی ماند و سمت و سوی ارتقا به خود نگرفت، گرچه کمیت آن در حد چشمگیری افزایش یافت؛ صف تقاضا برای تراکتور و کمباین کاهش یافت یا به طور کلی از بین رفت و بازار خرید و فروش این دستگاه ها متعادل شد که البته آگاهان به خوبی می دانند این به معنی افزایش سطح تکنولوژی در عرصه فرایندهای تولید با هدف بهره وری بیشتر که قادر است کشاورزی را اقتصادی و متحول کند نیست.

 

از سوی دیگر، به رغم صرف هزینه های هنگفت 6 هزار میلیارد تومانی که طی چند سال گذشته مداوم با تبختر و افتخار گفته می شود تماما جذب و صرف خرید تراکتور، کمباین و سایر ادوات شده است، خبری از فرهنگ سازی، آموزش، ترویج، اطلاع رسانی و بحث و گفتگوی ملی برای کاربرد این یا آن دنباله بند، استفاده بهینه از این یا آن ماشین کشاورزی در فلان نوع کشت و فلان نوع زمین سفت یا نرم، در افکار عمومی کشاورزان، به صورت مکتوب یا در رسانه های مرتبط، نه از سوی مرکز و نه سازندگان ماشین ها و ادوات کشاورزی در میان نیست و اگر از رئیس این مرکز سوال کنید جواب روشنی به شما نخواهد داد و از خود سلب مسئولیت می کند، البته اطلاع رسانی در سطح نمایشگاه های کوچک شهرستانی یا بعضا ملی و در حد اینکه کدام مقام نوار افتتاحیه را قطع کند محدود گردید!

 

این نوع سیاست گذاری های عمل زده و عمل گرا و هزینه کردن ها نشان می دهد که راهبردی برای ایجاد فرهنگ مکانیزاسیون در جهت قوام و دوام یک فعالیت ملی در میان نبوده است، بلکه در واقع مرکز مکانیزاسیون به مثابه یک نهاد بازرگانی تسهیل کننده اعتبارات، توانسته است حجم عظیم و بی سابقه ای وام برای خریداران کالا فراهم سازد!

 

چه بسا اگر دولت عوض شود و وزیری دیگر با دیدگاهی دیگر بر سر کار آید، این گرفتن خطوط اعتباری به حال خود رها و در نهایت و آینده ای نه چندان دور، با قبرستانی از تجهیزات فرسوده که راندمان چندانی در تولید ایجاد نکرده و نتوانسته اند وضعیت کشاورزی را بهبود بخشند و تعمیر و باز سازی آنها نیز مقرون به صرفه نیست، مواجه شویم.                          

 

منصور انصاری

 

 

 

 

  

 

 

33561927783576807403

  

تمامی حقوق مادی معنوی سایت محفوظ است .